نمایش 1–16 از 31 نتیجه
اگر برخی معتقدند که در میان هنرها، موسیقی هنری است به غایت انتزاعی و مبتنی بر احساسات صرف، در نقطه مقابل کسانی هستند که از موسیقی طلب معنا می کنند و با آن مواجههای معناشناختی دارند. اینان مدعیاند که موسیقی ماهیتی زبانی و یا شبه زبانی دارد. در متن حاضر، مولف ضمن بررسی دیدگاه دوم، اهمیت آن را از منظری فلسفی بیان می کند. شریف لطفی، آهنگساز، رهبر ارکستر و نوازندهی هورن از استادان دانشگاه هنر است. وی در توضیح نام کتاب میگوید: "منظور من از «اندیشه موسیقایی» نوعی از اندیشه است که ناشی از فعالیت خلاقانه موسیقیدان میباشد. زمانی که موسیقیدانی یک قطعه آهنگ را میسازد، یا بداههنوازی میکند، این آهنگ از طریق یک فرآیند معین تصمیم خلق میشود و به عبارت دیگر، به لحاظ موسیقایی اندیشیده میشود. با گفتن این مطلب، گمانی در من شکل میگیرد که گرچه – بحثانگیز است لکن فکر میکنم که موجه است. من تصور میکنم زمانی که موسیقیدانان قطعهای را میسازند و یا بداههنوازی میکنند. فرآیند تصمیمگیریای را که از سر میگذرانند، نباید فرآیندی زبانی دانست. هر چیزی را که یک موسیقیدان برای ساخت یک قطعه انجام میدهد، چیزی است که انجامش متضمن زبان نیست. با توجه به این موضوع تجربی، به نظر موجه میرسد، زمانی که به یک موسیقی فکر میکنیم لازم نیست آنچه را که فکر میکنیم به یک زبان ترجمه کنیم".
فهرست
تاثیر موسیقی بر انسان
تقلید در روند فراگیری
انسان، هنر و تقدس
آفرینش در موسیقی ایرانی
روش نوین آموزش آکادمیک موسیقی
فن اجرا (تکنیک) در اصول اجرای موسیقی
موزیکالیته (اجرای موسیقی)
دشیفراژ (اجرای یک باره ی نت های موسیقی)
انجمن های فیلارمونیک (دوستداران موسیقی)
ایران آینده از نگاه سه اندیشمند امروز
کتاب بنا دارد تا با هدف ترویج مبانی نظری توسعه برای عموم مردم تصویری ارزیابانه از مسائل آینده ایران برای رسیدن به توسعهی پایدار ارائه کند.
هدف این گفتوگوها ارزیابی مشکلات پیش روی ایران برای رسیدن به توسعه است، به گونهای که بتوان مبانی توسعه را برای عموم بازتر و شفافتر کرد. در گفتوگوها تلاش شده تا از منظر هر شاخه، محورها تحت بررسی، تحلیل و استنتاج قرار گیرد. در ابتدا تلاش میشود تا تصویر یک کشور توسعه یافته بررسی شود و مفاهیم بومی توسعه مورد ارزیابی قرار گیرد. بحث دربارهی شناخت موانع موجود، همچنین بررسی تاریخی و تغییر شکل موانع کمک کرده تا ذهنیت تاریخی ما دقیقتر شود. از سوی دیگر برای توسعه نیازمند زیرساختها، نیرو و سرمایهی انسانی هستیم و حتا در صورت وجود چنین امکاناتی مشکل مدیریت و ادارهی امور کم و بیش برجا خواهد بود. در عین حال تلاش شده تا به موضوعهای فرهنگ عمومی، رفتارها و باورهای اجتماعی، هم از دید فرصت و هم از دید تهدید پرداخته شود.
در این گفتوگوها شهرداد میرزایی مجموعه ای از گفتوگوها را با دکتر رضا منصوری فیزیکدان و از نظریهپردازان توسعهی علمی، دکتر موسا غنینژاد اقتصاددان مسلط به تاریخ و جامعهشناسی ایران، و دکتر حسن عشایری روانشناس و روانپزشک، و مسلط به فرهنگ و رفتارهای اجتماعی در ایران، انجام داده است که هرکدام از زاویهای به موضوع نگریسته و مسائل تحلیل کردهاند.
هنگامی که مسئله توسعه ایران و نیاز به آن مطرح میشود عمدتا نظرات به سمت مبانی اقتصادی آن سمت و سو میگیرد. اما اندیشمندان و دانشوران معاصر ایران فارغ از آن که چقدر در عمل در توسعه، حتا در قالب پیشبرد یک طرح پژوهش دست داشتهاند، موضوع بحثشان چیز دیگری است. آنها برای توسعه علمی کشور نیاز به زیرساختها و برنامههای بلندمدت را اصل میدانند. و به همین دلیل است شاید که تغییر رژیم سیاسی کشور نیز مسائل و موانع پیش روی کشور را عوض نکرده باشد. تهیه دستور کار برای توسعهی ایران، نیازمند درنظر داشتن چه محورهایی است؟ و از چه وجوهی باید مسئله توسعه علمی ایران را بررسی کرد؟ این پرسشها و دیگر موارد موضوع یک دوره گفتگو بودهاست که در نهایت در قالب یک جلد کتاب منتشر شده است.
وجوه گفتگوها
موضوع کتاب «ایران آینده»، بیشتر، موانع و معضلاتی است که لزوما سیاسی یا عقیدتی نیستند و چه بسا با خردورزی بتوان آنها را رفع کرد. تجربهی انقلاب ۱۳۵۷ نشان داد که با وجود تغییر رژیم سیاسی در کشور، هنوز مسائل و موانعی پیش روی توسعه است که مستقل از ساختار سیاسی و یا تغییرات مدیریتی همواره وجود داشته و دارد.
هدف این گفتوگوها ارزیابی مشکلات پیش روی ایران برای رسیدن به توسعه است، به گونهای که بتوان مبانی توسعه را برای عموم بازتر و شفافتر کرد. در گفتوگوها تلاش شده تا از منظر هر شاخه، محورها تحت بررسی، تحلیل و استنتاج قرار گیرد. در ابتدا تلاش میشود تا تصویر یک کشور توسعه یافته بررسی شود و مفاهیم بومی توسعه مورد ارزیابی قرار گیرد. بحث دربارهی شناخت موانع موجود، همچنین بررسی تاریخی و تغییر شکل موانع کمک کرده تا ذهنیت تاریخی ما دقیقتر شود. از سوی دیگر برای توسعه نیازمند زیرساختها، نیرو و سرمایهی انسانی هستیم و حتا در صورت وجود چنین امکاناتی مشکل مدیریت و ادارهی امور کم و بیش برجا خواهد بود. در عین حال تلاش شده تا به موضوعهای فرهنگ عمومی، رفتارها و باورهای اجتماعی، هم از دید فرصت و هم از دید تهدید پرداخته شود.
در این گفتوگوها دکتر رضا منصوری فیزیکدان و از نظریهپردازان توسعهی علمی، دکتر موسا غنینژاد اقتصاددان مسلط به تاریخ و جامعهشناسی ایران، و دکتر حسن عشایری روانشناس و روانپزشک، و مسلط به فرهنگ و رفتارهای اجتماعی در ایران، شرکت داشتهاند که هرکدام از زاویهای به موضوع نگریسته و مسائل تحلیل کردهاند.
مبانی اقتصادی یا فرهنگی توسعه
هنگامی که مشکل توسعهنیافتگی ایران مطرح میشود، عمدتا نظرات به سمت مبانی اقتصادی آن سو میگیرد. برخی از اندیشمندان نیاز به زیرساختها و برنامههای بلندمدت را اصل میدانند، برخی دیگر ساختار سیاسی را مانع اصلی میدانند، و حتا برخی با اشاره به دستیابی به برخی فناوریها در صنایع دولتی و یا مقام آوردن در المپیادها ایران را کشوری در حال توسعه تلقی میکنند. موضوع این گفتگوها بیشتر موانع و معضلاتی است که لزوما سیاسی و یا عقیدتی نیستند و چه بسا با خردورزی بتوان آنها را رفع کرد. این مسائل را چگونه باید حل کرد؟ میتوان تصور کرد که ساختار سیاسی از هم امروز همهی امکانات لازم را برای توسعه فراهم سازد، آیا جامعهی علمی و اقتصادی کشور توان به حرکت درآوردن موتور توسعه کشور را دارد؟ در چنین شرایطی نیاز است تا بتوان تولید علم را در جهت توسعه و تولید کالا یا خدمات به کار گرفت. فرآیندی که در آن تولید علم مثلا در جامعهشناسی به تغییر روشی در کنترلهای انتظامی شهرها تبدیل شود، و یا فرآیندی که در آن تولید علم در فیزیک منجر به اختراع و در نهایت فعالسازی خط تولید یک کالا منجر شود، شامل چه مراحلی است؟ و چقدر زمان میبرد تا ما بتوانیم اجرای آن را عملی کنیم؟ تهیه دستور کار برای توسعهی ایران، نیازمند در نظر داشتن چه محورهایی است؟ و از چه وجوهی باید مسئله را بررسی کرد؟
هدف این گفتگوها ارزیابی مشکلات پیش روی ایران برای رسیدن به توسعه است به گونهای که مبانی توسعه را برای عموم بازتر کند. در گفتگوها تلاش شده است تا از منظر هر شاخه، محورها مورد بررسی، تحلیل و استنتاج قرار گیرد. در ابتدا تلاش میشود تا تصویر یک کشور توسعه یافته بررسی شود و مفاهیم بومی توسعه مورد ارزیابی قرار گیرد. بحث در شناخت موانع موجود، بررسی تاریخی و تغییر شکل موانع کمک کرده تا ذهنیت تاریخی ما دقیقتر شود. از سوی دیگر برای توسعه نیازمند زیرساختها، نیرو و سرمایه انسانی هستیم و حتا در صورت وجود چنین امکاناتی مشکل مدیریت و اداره امور کم و بیش برجا خواهد بود. در عین حال تلاش شده تا به موضوعهای فرهنگ عمومی، رفتارها و باورهای اجتماعی هم از دید فرصت و هم از دید تهدید پرداخته شود.
در هر شکل یکی از محوریترین بحثها در این میان توسعه علمی ایران بوده است که به نظر میرسد که راه آن از دالان آموزش عالی کشور میگذرد و این توسعه کم و بیش با وجود کمترین ارتباط با ساختار سیاسی بیشترین آسیب را از عدم ثبات و شفافیت سیاسی را دیده است.
آن چه که در طول گفتگوها نمود داشته است همگرایی در آرا است که در طی بحث روند رو به رشدی را دارد. این موضوع را میتوان به عنوان نمونهای از کل جامعه گرفت که نیازمند فضایی باز برای این گفتگوها است.
فهرست کتاب
گفتار نخست: ایران امروز
توسعه و مصادیق آن
مفاهیم توسعه / توسعه یا رشد اقتصادی / وجوه توسعه / توسعه، گسترده شدن دامنهی انتخابهای افراد / توسعه، به معنای توانایی حل مسائل یک جامعه / توسعه، متناظر با توانایی بیشتر / توسعه به معنای گسترش امکان تحقق خلاقیتها / استغنا یا مصرف / مدنیت و استفاده از فنآوری / نیاز به سواد عاطفی / توسعهی، فرآیندی متناقض / محیط زیست و تهدیدات / جامعهی آرمانی الزاماً توسعهیافته نیست / وجوه توسعه جداییناپذیر است / توسعهی فرهنگی / اهمیت پرسشگری / اطلاعات الزاماً مساوی فرهنگ نیست / نیاز به سیستم ارزشی سازگار
نماهایی از ایران
جامعهی ما جامعهی همگنی است / منابع طبیعی و ژئوپولیتیکی / نقش نفت / فقرزدایی مشکلی ثانویه / ناهماهنگی سنت همگن و تفکر غرب / تلقی ایرانی از زندگی و توسعه / ایران در ساختار قدرت آیندهی جهان / بـار سنـگین انـدیشهی قبیـلهای / جمعـیت جـوان در جستوجوی هویـت /
قهرمان پروری و تکصدایی / نقش مردم در آیندهی ایران / سازمانهای غیردولتی عامل اصلی توسعه / پرکـولاسیون و به هم پیوستن جزیرهها / آهنگ تغییرات، مثبت است / نقش دولت در کوتاه مدت مهم است / جامعه به سوی همگرایی و همگنی بیشتر میرود / منافع دولت مقدم بر منافع مردم / دولت مانعی برای پیشرفت / مدیران میانی دارندگان منافع قدرت / متدولوژی به جای ایدئولوژی / نظارت بهتر از اعتماد / گرههای فرهنگی و ارزشی / دولتِ خودمرجع
قوتها و فرصتهای ایران
فرصتهای بالقوه و موانع مؤثر / فرصت در ظرف زمانی معنا مییابد / رقابت، محکی برای فرصتها / در همین وضعیت چه میتوان کرد؟ / شمار دانشآموختگان یک فرصت / توان عظیم مهاجران ایرانی در غرب / اهمیت موقعیت جغرافیای سیاسی ایران / همهی مشکلات به حکومت ارتباط ندارد/ اهمیت رفتارهای مستقل از حکومت / ترانزیت، فرصتی کمنظیر / توان صنعت جهانگردی ایران، بیرقیب است
مانعها و تهدیدها
نبود سیستمهای اداری و مدیریتی / گرهی ایدئولوژیک / دولتمداری / منافع متشکل گروهی / اقتصاد کار دولت نیست / حق منتزع از افراد یا شبکهی انسانها وجود ندارد / گذر از بوتهی علمی مدرن / استمرار در برنامه / انتصاب حاکم بهجای مدیر / روشنفکران هیزمکش / مفهوم زمان در تفکر انسان / غرور کاذب ایرانیان / فقدان اندیشمند / آسیبهای سیستم تقلید / لزوم فرزانگی / همآوردی با قدرتهای بزرگ / رقابت یا مشارکت / رقابت، عامل نظارت درونی در سیستمهاست / محافظهکاری / نبود ارزیابی / نبود مسئولیتپذیری فردی / بهانهی تکلیف در پذیرش مدیریت / مناسبتهای قدرت از حق الاهیّت / دوگانگی در رفتار مدیریت / آبشخورهای متعدد در تصمیمات مدیریتی / مفهوم مبهم مصلحت / نبود مبانی نظری برای وجود و نقش و وظایف دولت
گفتار دوم: ایران آینده
برنامه
نیاز به برنامهریزی برای کشور بدیهی نیست / نظم سازمانی و نظمهای پیچیدهی چندمرکزی / دولت برای ادارهی خودش به برنامه نیاز دارد / رسیدن به میزان رشد معیّن سالیانه، افسانه است / طرح، برنامهریزی، اجرا و بازخورد / بخشی از جامعه "خودتنظیمبخش" است / نیاز بازار، جایگزین برنامهریزی متمرکز / قدرت سیاسیشان اقتصاد متمرکز را رها نمیکند / مردم هم، قدرت و سرمایه دارند / خصوصیسازی حرکت مهمی در توسعه / مانع دولت تامّه و مالکیتهای اصلی / لزوم سازوکار کنترل دولت از طرف مردم / دولت در خصوصیسازی چهگونه باید خلاف منافع خودش عمل کند؟ / برنامهریزی برای پرورش افراد اندیشمند / اهمیت تقویت ساختارهای مردمی و مدنی / نبود حافظهی اداری / اهمیت استمرار در برنامه / ارزیابی نتایج برنامه / آموزش مدیران / تلقی مدیریت از اطلاعات سازمانی بهعنوان مالکیت شخصی / اداره کردن یا ریاست / استمرار مدیریتهای تخصصی / تخصص یا تعهد / استمرار برنامهها تابعی از استمرار مدیران / ویروس مدیریت
سرمایه
مشکل کشور از جنس سرمایه نیست / سرمایه باید چهگونه از دولت به مردم منتقل شود / مدیریت سرمایه مهمتر از وجود سرمایه است / سرمایهی اجتماعی / ایدئولوژیک و دولتی کردن همه چیز / بیماری قانون درست کردن / توانایی خاص سرمایه / داشتن ثروت در جامعهی ما مذموم است
نیروی انسانی
نیروی انسانی یا سرمایهی انسانی / امکان سلب مالکیت / نقش نظام ترفیع / کمبود نیروی انسانی کارآمد / هیچگاه نیاز کشور را به نیروی انسانی برآورد نکردهایم / نیروی انسانی در سازوکار مناسب رشد میکند / کارآمدی سیاسی ناشی از دو عامل رقابت و سیستم / شناخت نیروی انسانی از توانایی خود و مرزهای جامعه / نیروی انسانی مقلد / نیاز بازار آزاد تعیینکنندهی تخصصهای ضروری است / آموزش عالی و نیازهای آموزشی جامعه / پرورش نیروهای کیفی / توسعهی آموزش عالی به کمک بخش خصوصی / تمرکززدایی از آموزش عالی / اهمیت آموزش عمومی / اثرگذاری بر فرهنگ عمومی / همآموزی / اهمیت آموزش ابتدایی و پیش از دبستان / آموزش مهارتهای اجتماعی / دوگانگی رفتار خانواده و رفتار اجتماع /
ساختار مدیریت و دولت
دولت، پدیدهای مجزای از مردم نیست / دولت، بازتابدهندهی خواستههای تلویحی و فرهنگ عمومی مردم / هر نفر، نفر است و بقیه دولت / حاکمان یا حکمپذیری؟ / مهارت قدرت با اپوزیسیون / دموکراسی، نسبت ۵۱ به ۴۹ درصد آراست / تعبیر دموکراسی به معنای پشتیبانی مردم / تعدد مراکز قدرت / تبدیل اقتدار به سلطهگری / مدیران انتخابی، انتصابی و اکتسابی / ارزیابی پیشینهی مدیر / شیوههای مدیریت در ایران / حشو اطلاعات در مدیریت
فرهنگ و رفتارهای اجتماعی
نقش ملّیت در توسعه / تاًکید بر ملّیت ایرانی / قلمرو و احساس تعلق به سرزمین / ملیت، مغایر با رشد نیست / ملیت، نفی جهانی شدن و همزیستی جهانی نیست / جهانی شدن از یاد بردن فرهنگها نیست / احساس تعلق / تنوع و گوناگونی: عامل غنا، رشد و شکوفایی / هویت، یک جنبهی متناقض و پیچیده / سازگاری هویت با دنیای جدید / توسعه بدون شناخت هویت، سخت میشود / سازوکار جبرانی و هویتگریزی / علمباوری / نشناختن علم در معنای نوین آن / ترویج علم و تفکر علمی / علم، یک فرآیند است / ترویج علم کافی، تولید علم لازم / نظریهی علمی باید تکرارپذیر باشد / نقش جماعت علمی / دانش، نتیجهی علم در مقطعی از زمان است / جامعه ما در علمِ خودش پدیدهی شک را ندارد / آموزش و پرورش علم محور / تفکر مدرن و اندیشهی استدلالی / حقیقت علمی و فرضیهها / بومی شدن علم / نقش فرهنگ و خانوادهی ایرانی
توسعهی علمی
شرکت در فرآیند تولید علم / آموزش و پرورش الزاما گام اول نیست / آغاز از دانشگاه برای تولید علم / آموزش رسمی یا غیررسمی / یادگیری پنهان / دانش ضمنی / آموزش ساختارگرایانه / شناخت عصاره و بنیاد / دانشگاههای غیر مولّد / سیاسی شدن فرهنگ و دانش / نقش جامعهی علمی و دانشگاهی در هدایت کشور / تعیین نسبت و ارتباط جامعه با علم / اهمیت هنر / ارتباط علمی با دنیای علم / روششناسی جامعهی علمی و فرهنگی ما چیست؟ / عوض شدن بینشها / تنها عشق لازم است
کیتون نام خود، باستر به معنای «بی احتیاط»، را مدیون سقوطی ناگهانی از راهپله است که به طور معجزه آسایی پیامدی برای او که کودکی شش ماهه بود نداشت. به احتمال زیاد این چیزی است که میتوان آن را صحنه ی آغازین برای این استاد طنز نامید که بدنِ دائماً نامتعادلش در آینده ای نزدیک تبدیل به یک مارک تجاری میشود.
درحالیکه او از کودکی به همراه والدینش در واریته به روی سن میرود، انجمن حمایت از کودکان افتادنها و پیچ و تاب هایی را که نقشهای کودک بزرگسال برای او باعث میشود تاب نمی آورد. مک سنت او را برای نقش مقابل فتی آرباکل، «چاقالوی بیبیفیس»، استخدام میکند تا در کمدی های خندهدارِ مبتنی بر تعقیب و گریز و دعواهای نانخامه ای بازی کند. اما در معنای وسیعتر، از آن ژانر سینماییِ کاملاً جداگانه ای به نام بورلسک به وجود میآید که فراتر از خنده، رابطهی پیچیده ی انسان با اشیاء، فضا و دیگران را مطرح میکند. در اوایل دههی بیست، کیتون استودیوهای خودش را تأسیس میکند. او در مقام هنرپیشه، کارگردان، فیلمنامه نویس و… تعداد زیادی فیلم کوتاه تولید میکند، یک هفته ی فراموشنشدنی اوج استعداد هنری اوست. کیتون بهزودی به ساختن فیلم بلند گذر میکند و پشت سر هم شاهکارهایی مانند شرلوک جونیور، دریانورد یا جنرال را کارگردانی میکند، کارهایی شگفت به لحاظ ریتم، منطق و هندسه.
دیگر زمان آن نیست که لازم باشد به باستر کیتون مشروعیت داده شود تا جایگاه مرکزی او در تاریخ سینمای جهان برای اعادهی حیثیتش تضمین گردد. پس دیگر نیازی نیست او را در تقابل با چارلی چاپلین قرار دهیم. این نبرد سینمادوستی به پایان رسیده و چاپلین و کیتون هر دو از آن فاتح بیرون آمدهاند، این دو استاد مسلم کمدی و بورلسک.
فهرست
پازل کیتون
پسر صحنه های نمایش : از واریته تا قدم های آغازین در سینما
تنها فرمانده : از یک هفته تا آشیانه عشق
عصر طلایی کاپیتان : از سه عصر تا فیلمبردار
افول و آرامگاه مشاهیر : از آزاد و راحت تا فیلم
زندگی نامه
فیلم شناسی منتخب
کتاب « بهای یک رویا» داستان شگفتانگیز بانک گرامین را بیان می کند.“ بانک روستایی” پیش رو که انقلابی در شیوه ی مبارزهی مردم سراسر دنیا با فقر بنیان گذاشت. دیوید برنشتاین در طی مصاحبه با روستائیان، کارگزاران، اقتصاددانان و شخص موسس بانک، محمد یونس، نشان میدهد که چگونه بانک گرامین از تجربهای محدود در یک روستا به سازمانی تبدیل شد که میلیونها دلار وام مستقل کوچک میدهد. طرز کار بانک فراهم کردن وام های خرد بدون نیاز به ضامن برای خوداشتغالزایی ِ میلیونها زن روستایی در بنگلادش است.
این کتاب انقدر استادانه نوشته شده و لبریز از ماجراجویی است که هیچکس باور نمیکند رسالهای در توسعه ی اقتصاد باشد. افق دید نویسنده ارائه ی راهی نو برای زدودن فقر از جامعه ی انسانی است تا از طریق آن بشر کمتر رنج ببرد، چارچوبی برای حمایتهای اجتماعی و اقتصادی ساخته شود تا مردم از زندان فقر آزاد شوند و بتوانند به رویاهای خود جامه ی عمل بپوشانند.
بووار و پکوشه آخرین اثر گوستاو فلوبر است که پس از مرگ او به چاپ رسید… اینجا او با تردستی و استادیِ تحسینبرانگیزی نمایش چالشناپذیر خود را در تابلوهایی از رئالیسمی پرتوان عرضه میکند. پرسوناژها، دیالوگها، توصیفات و خلاصۀ کلام همهچیز حقیقت را فریاد میزنند.
فلوبر در این اثر در نقش ترسیمگر هنجارها و اخلاقیات ویژگیهای ارزشمند و بینظیر خود را به نمایش میگذارد… در سال ۱۸۷۲ در نامهای… چنین نوشت: «در نظر دارم نگارش کتابی را در دست گیرم که سالهاست ذهنم را درگیر کرده است… اما برای نوشتن چنین کتابی بایستی دیوانه و سه برابر آن سراسیمه بود…»
ژان ماری گوستاو لوکلزیو برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۰۸ است. در رمان «بیابان»، او، در جوشش زبان خود که از حد میگذرد، از خواننده میخواهد در خلق اثر مشارکت کند. این امر در اندیشهی لوکلزیو نقشی کلیدی دارد؛ از نظر او خواننده به جامعهای تعلق دارد که اثر را تولید میکند. پس زبان او که همزمان هم عینی است و هم ذهنی، هم واقعگرا و هم جادویی، خواننده را خواهناخواه به هیجان میآورد و در خلق داستان دخیل میکند.
این کتاب راهنمایی است برای معلمها، دانشاموزان و والدین آنها تا بتوانند تا با مواد بازیافتنی و در دسترس درباره محیط زیست و زیستبومهای گوناگون پژوهش کنند.
اکیدا توصیه میشود مطالب این کتاب را از نظر علمی جدی نگیرید و اگر به حفظ آبروی خود علاقهمندید، هرگز آنها را جایی بازگو نکنید.
در این کتاب سرخپوستها خودشان از چند و چون زندگیشان میگویند..
یادداشت مترجم / ۹
مقدمه: روح زمین / ۱۱
خورشید صبحگاهی، خاک دلپذیرِ
نو و خاموشی بزرگ / ۱۴
مرد پُرمو از شرق / ۵۹
صدایم ضعیف می شود / ۱۲۳
"از نظر آگامبن وجه مشخصهی جهان معاصر ما افول ایدهی کلاسیک سیاست، فرهنگ مبتذل نمایش و فرسایش مدام حقوقی است که باور داریم معرف ایدهی ما از انسان است. با این حال نقد آگامبن نه نقد یک نیهیلیست بدبین است و نه بیبهره از عمق تاریخی…. این کتاب میخواهد نشان بدهد که آثار آگامبن شکل دهندهی بدنهی یکپارچهای هستند برآمده از دغدهای معطوف به زبان… اگر این کتاب فقط یک ادعا درباره کار آگامبن داشته باشد احتمالا همانا مرکزیت فلسفه زبان در کار اوست.."
فهرست
چرا آگامبن
زبان و منفیت هستی
کودکی و روش دیرینه شناختی
بالقوگی و وظیفه فلسفه آینده
سیاست ، حیات برهنه و قدرت حاکم
خاستگاه ژست، هنر و سینما
آزمایشگاه ادبیات
شاهد بودن و زمان مسیانیک
بعد از آگامبن
برای مطالعه بیشتر
راهنمای آثار
نمایه
آیا میتوان فقر را به کلی از بین برد؟
آیا میتوان درمان و بهداشت را به دورافتادهترین گوشههای جهان رساند؟
آیا میتوان اطمینان یافت که هر کودک در هر کشور از تحصیلات خوبی برخوردار میشود؟
شاید امروز پاسخ مثبت به این پرسشها دستنیافتنی به نظر برسد، اما آنچه در این کتاب نقل میشود نشان میدهد که در واقع ما قادر هستیم تغییراتی باورنکردنی در جهان ایجاد کنیم. آنچه مدتهاست آغاز شده امروزه نتایج خود را آشکار میسازد: ظهور نوآورانی که با روشهای ابداعیشان قابلیت این را دارند که زندگی را در سراسر جهان تغییر دهند.
فهرست
پیشگفتار
افراد ناآرام
از میوه های کوچک بلوط درختان عظیم می رویند
چراغ ذهنم روشن شد
اراده ای راسخ و تسخیرناپذیر ، فلورانس نایتینگل، انگلستان: پرستاری
نیرویی عظیم، بیل درایتون، ایالات متحدۀ امریکا: حباب
چرا کسی در بارۀ این موضوع ها چیزی به من نگفته بود؟
ده – نه – هشت – کود کیار، بفرمائید!
نقش کارآفرین های اجتماعی
شما دیگرچه مادری هستید؟
آیا آن ایدۀ خاص تمام ذهن این اشخاص را درگیر کرده است؟
اگر قرار است جهان نظمی بگیرد
در جستجوی جامعه ای برتر
استعدادها همین جا هستند
فرصت های تازه، چالش های تازه
باید کاری انجام می شد
چهار عادت نهادهای نوآوری
این کشور باید تغییر کند
شش ویژگی کارآفرین های موفق
تمایل به شکستن ساختارهای گذشته
اخلاقیات باید با ظرفیت ها همگام باشد
نسخه برداری
نتیجه
سخنی در پایان
سرانجام
کتاب چگونه دانشآموزان پژوهشگر تربیت کنیم منبعی کمنظیر برای معلمان و مربیانی است که میخواهند در کلاس درس و محیط آموزشیشان جامعهای علمی متشکل از دانشآموزان بسازند.
“… پرآوازه ترین نمایش در تاریخ تئاتر ژاپن، هم کابوکی و هم عروسکی، که الهامبخش نمایشها، فیلمها و مجموعههای تلویزیونی بیشماری شده است. این محبوبترین نمایش مردم ژاپن داستانی است از وفاداری سامورائیها.” تاریخ ژاپن کمبریج، جلد چهارم، ص ۷۵۸٫
داستان چوشینگورا بر مبنای یک واقعهی تاریخی است، که در آن ۴۷ رونین، سامورائیهای بیمخدوم، به کینخواهی ظلمی که بر فرمانده آنها رفته است متحد میشوند و با فداکردن همه چیز- عشق، خانواده، آبرو، زندگی، از عامل فروپاشی خاندان فرماندهشان انتقام میگیرند. داستانی از زنجیرهی: ظلم، عدالت، کینخواهی و، از همه برتر، وفاداری در جایگاه بزرگترین انگیزه برای تحرک انسانی. داستانی که مانند نمایشنامههای شکسپیر، تعابیر گوناگونی میپذیرد: در سالهای ۱۹۲۰ میلادی، نمادی از مقاومت در برابر قدرتی که با ارعاب حکومت میکند، در سالهای ۱۹۷۰ میلادی نماد مقاومت شهروندانی که از فساد مالی سیاستمداران بیزاراند و همیشه، در بحرانهای اقتصادی، نماد مبارزهی رونینهای شغلی، کارجویان، در برابرِ کارفرمایان.
علی فردوسی، مترجم این اثر بزرگ، دارای درجهی دکترا در جامعهشناسی در سال ۱۹۸۵ میلادی از دانشگاه پنسیلوانیا است. او پس از پنج سال کار در دانشگاههای کالیفرنیا (برکلی و لوس انجلس)، از سال ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۷میلادی نخست به عنوان استاد مدعو در دانشگاه مطالعات خارجی توکیو و سپس کارشناس بینالمللی در رادیو تلویزیون ملی ژاپن مشغول به کار بوده است. او اکنون استاد و مدیر گروه تاریخ و علوم سیاسی در دانشگاه نوتردام دو نامور ایالت کالیفرنیا است. ترجمهی چُوشینگورا به فارسی دومین ارمغان او از سفر ژاپن است. پیش از آن ترجمهی فارسی یادنامهی شُونکین، اثر نویسندهی بزرگ ژاپنی جونئیچیرو تانیزاکی، از وی به چاپ رسیده است.
سالهاست که جریان غالب رسانه ای و صنعت عظیم روابط عمومی و تبلیغات، به همراه روشنفکران جریان غالب آمریکا، در نهایت کارآمدی، به افکار عمومی شکل می دهند. همین جریان بسیار قدرتمند به حافظه ی زنده ی مردم شکل می دهد. نوام چامسکی از معدود افرادی است که در برابر چنین جریانی می ایستد و به همین دلیل مدام مورد هجمه قرار می گیرد. او پارادایمی کلی از نظام جهانی پیش چشم ما می گذارد که می توانیم بر اساس آن بسیاری رویدادهای جهانی را به راحتی تحلیل کنیم …
پس از خواندن این کتاب دچار هراسی جدی می شویم که امدادهای آسمانی، شانس و یا خرد و هوشمندی برخی از انسان ها زندگی بشری را تا به این لحظه از نابودی به وسیله ی جنگ هسته ای بزرگی نجات داده است و آیا این عوامل برای نجات آدمی از خطر دیگر یعنی تخریب محیط زیست و گرمایش زمین نیز کمکی خواهند کرد؟
خواندن این کتاب خشم نیز به همراه دارد، خشم از قدرت و تمامی جلوه های آن، وقتی در خدمت سرکوب مردمان قرار می گیرد، در خدمت خفقان…
چامسکی به کلی هم نا امید نیست. او مواردی چند را برمی شمارد که قدرتمندترین دولت دنیا در برابر فشار افکار عمومی و اعتراضات گسترده عقب نشینی کرده است و تا جایی به قدرت مردم باور دارد که آن را ابرقدرت دوم می نامد…
چامسکی کتابش را با امید به پایان می برد، امیدی هر چند کم فروغ به ابر قدرت دوم.
فهرست
پیشگفتار مترجم
مقدمه
۱٫ مسئولیت روشنفکران
۲٫ تروریستها پایان جهان را میخواستند
۳٫ یادداشتهای شکنجه و فراموشی تاریخی
۴٫ دستهای ناپیدای قدرت
۵٫ افول آمریکا، دلایل و پیامدها
۶٫ آیا دورۀ آمریکا به پایان رسیده است؟
۷٫ منشور کبیر (مگنا کارتا)، سرنوشت آن و سرنوشت ما
۸٫ هفتهای که جهان بیحرکت بر جای ماند
۹ . پیمان اسلو: مفاد آن، پیامدهای آن
۱۰٫ شامگاه ویرانی
۱۱٫ اسرائیل ـ فلسطین، گزینههای واقعی
۱۲٫ هیچ برای دیگران: جنگ طبقاتی در ایالات متحده
۱۳٫ امنیت برای چه کسی؟ واشینگتن چطور از خود و شرکتهای بزرگ محافظت میکند؟
۱۴٫ خشم و از کوره در رفتن
۱۵٫ چند دقیقه مانده به نیمهشب؟
۱۶٫ آتشبسی که در آن خشونت هیچگاه متوقف نمیشود
۱۷٫ ایالات متحده دولت تروریستی پیشتاز و عمدهای در جهان است
۱۸٫ حرکت تاریخی اوباما
۱۹٫ دو راه برای آن
۲۰٫ یک روز از زندگی یک خوانندۀ نیویورک تایمز
۲۱٫ تهدیدی به نام ایران: بزرگترین تهدید علیه صلح جهانی کیست؟
۲۲٫ ساعت روز قیامت
۲۳٫ اربابان نوع بشر
یادداشتها
گزیده ی حاضر شامل ۱۲۰ شعر عاشقانه از ئی.ئی.کامینگز، شاعر زبانگرا و نقاشِ معاصر آمریکایی است. نمونههایی که از میان ۱۲ کتاب شعر شاعر گزینش شدهاند: گذری بر سیر آثارِ شاعری که باور داشت شعرهای ساختنیاش «با گلهای سرخ و لوکوموتیوها در رقابتاند». همو که «ترجیح میدهد از یک پرنده چطور آواز خواندن یاد بگیرد، تا اینکه به ده هزار ستاره چطور نرقصیدن یاد بدهد».
فهرست
مدخل / ۷
لاله ها و لوله های شومینه (خطنویس ۱۹۲۲)
۱۷ قطعهشعر/۲۳
& [و،AND] (1925)
۷ قطعهشعر/۵۱
۵ تا ست (۱۹۲۶)
۱۰ قطعهشعر /۶۵
W [ViVa] (1931)
۹ قطعهشعر /۸۵
نه تشکر (خطنویس ۱۹۳۵)
۳ قطعهشعر /۱۰۱
شعرهای نو ]ازشعرهایگردآورده[ (۱۹۳۸)
۳ قطعهشعر /۱۱۱
۵۰ شعر (۱۹۴۰)
۴ قطعهشعر /۱۲۱
l x l [یک یکی] (۱۹۴۴)
۶ قطعهشعر /۱۳۱
XAIPE (1950)
۵ قطعهشعر /۱۴۱
۹۵ شعر (۱۹۵۸)
۱۶ قطعهشعر /۱۵۱
۷۳ شعر (۱۹۶۳)
۱۴ قطعهشعر /۱۷۷
و سایرات: شعرهای نامنتشره (۱۹۸۳)
۲۵ قطعهشعر /۱۹۷
مخرج / ۲۲۳
مشروح اشعار / ۲۳۱
روی سکوی تختهای با نوری کمسو، دارند حرف میزنند. و آنگاه درست همانسان که برای مالارمه، از یک تکواژه، «گل» که به لحنی شاعرانه بیان میشود، «آنچه از هر دستهگلی غایب است»، جاودان، سربرمیکشد. هان دارد میآید، برای آنانی که تماشا میکنند، اندیشهای نو از تمامی آنچه نمیدانستند توانایی انجامشان را دارند، درحالیکه در نهان آرزوی انجامش را داشتند.
فهرست
مقدمۀ مترجم فارسی
الن بدیو و صحنۀ نابهنگام
در دفاع از هنری در معرض انقراض
تئاتر و فلسفه: ماجرای یک زوج کهنسال
میان رقص و سینما
صحنۀ سیاسی
جایگاه تماشاگر