روی سکوی تختهای با نوری کمسو، دارند حرف میزنند. و آنگاه درست همانسان که برای مالارمه، از یک تکواژه، «گل» که به لحنی شاعرانه بیان میشود، «آنچه از هر دستهگلی غایب است»، جاودان، سربرمیکشد. هان دارد میآید، برای آنانی که تماشا میکنند، اندیشهای نو از تمامی آنچه نمیدانستند توانایی انجامشان را دارند، درحالیکه در نهان آرزوی انجامش را داشتند.
فهرست
مقدمۀ مترجم فارسی
الن بدیو و صحنۀ نابهنگام
در دفاع از هنری در معرض انقراض
تئاتر و فلسفه: ماجرای یک زوج کهنسال
میان رقص و سینما
صحنۀ سیاسی
جایگاه تماشاگر