کارگر سیاه در جنوب آمریکا
اگر به خاطر حزب کمونیست نبود من هیچوقت نمی توانستم حرفایم را بزنم . رو این حساب ، وقتی که می شنوم مردم به اعضای حزب می گویند《خرابکار》، 《جاسوس》و از این جور حرفها ، می دانم که نمی دانند از چی دارند حرف می زنند_یا می دانند و دروغ می گویند و این اسلحهی آن هاست . چیزی که در این راه سخت یاد گرفتم این بود که همیشه از این تهمت ها برقرار است چون راه دیگری ندارند که جلو سیاهها را بگیرند …
عمله اکرهی طبقهی سرمایهدار می گویند که با کمونیستها خرابکاریم ، که معتقد به براندازی حکومت از راه زور و خشونتیم . دشمن تا موقعی که مردم را مغزشویی می کند و این دروغها را به خوردشان می دهد همیشه می تواند آنها را تو زاغهها نگه دارد و زجرشان بدهد ، وسط فراوانی ، گشنگیشان بدهد ، بشان تهمت بزند ، زندانیشان بکند ، بمب رو سرشان بریزد …
۳۰۰,۰۰۰ ریال
برچسب: دیبایه, ع پاشایی, هوزیا هادسن
درباره این کتاب
تا به حال دیدگاهی ثبت نشده است.