img-book

گفتمان و حقیقت

کتابی که پیش روی شما است موضوعش پرسمان حقیقت‌گویی است، تبارشناسی نیاز و اضطرار بیان حقیقت. آشنایی مترجم با آن برمی‌گردد به سال‌ها پیش، به همان روزهایی که میشل فُوکو آن‌ها را در ماه‌های آخر پائیز سال ۱۹۸۳ میلادی در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، در سمیناری ایراد می‌کرد.

۲۰۰,۰۰۰ ریال

ناموجود

کتابی که پیش روی شما است موضوعش پرسمان حقیقت‌گویی است، تبارشناسی نیاز و اضطرار بیان حقیقت.
آشنایی مترجم با آن برمی‌گردد به سال‌ها پیش، به همان روزهایی که میشل فُوکو آن‌ها را در ماه‌های آخر پائیز سال 1983 میلادی در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، در سمیناری ایراد می‌کرد. مترجم آن روزها در برکلی بود (بی آن‌که اصلاً گمان برد که عمرش را در این شهر و در حاشیه این دانشگاه سپری خواهد کرد)، و داشت روی رساله‌ی دکتریش کار می‌کرد؛ و، آن‌چنان که افتد و دانی، هر روز از صبح، هنوز درهای کتابخانه‌ی اصلی دانشگاه بازنشده، دم در کتابخانه بود، و اغلب هم آخرین کسی بود که مأموران بستن کتابخانه، با آن لبخندی که علامت تجاری آمریکائی‌ها است، او را از کتابخانه به محوّطه‌ی شب‌گرفته‌ی دانشگاه جارو می‌کردند. همّ آن دانشجو، مثل اغلب هم‌عصرانش، فهمیدن جهان بود به عنوان پدیده‌ای اساساً اقتصادی-سیاسی، و آن‌چه فُوکو داشت و می‌گفت در راستای چنین فهمشی به آسانی جای نمی‌گرفت، و برای همین نیز وقتی از دوستی شنید که متفکّر بزرگ فرانسوی‌الاصل میشل فُوکو، در دانشگاه است و سرگرم گرداندن یک سمینار در باب حقیقت‌گویی (parrhesia) - و این‌که چرا و چگونه کسانی پیدا می‌شوند که باید بایستند و حقیقت را رُک و پوست‌کنده رو در روی قدرت حتا به بهای جانشان بگویند - این مطلب یادش ماند، امّا با این‌که کِرم سیاسی داشت و عشق آزادی، هیجان‌زده‌اش نکرد، و وقتی نیز آن دوست اصرار کرد که بروند و سر درس فُوکو بنشینند شوق و شوری نشان نداد. بدین‌گونه بود کلّ ماجرا، و خلاصه، خاطره‌اش از آن روز، مثل اغلب خاطراتش از آن روزگار، که درد هجران در آن تازه بود و تهدید اجبار به گذران عمر در غربت خَلِش بی‌رحم خاری نورس را داشت، گنگ و نارسا است، به گونه‌ای که مترجم هم اکنون هرچه زور می‌زند به یاد نمی‌تواند بیاورد که آن دوست که بود، و تنها چیزی که به یاد می‌آورد این است که به نحوی، یکی‌-دوباری شاید، سر درس فُوکو حاضر شده است؛ و بنابه هر دلیلی از همان زمان چیزهایی از رئوس مطالب آن درس می‌دانسته است، و این‎ها نیز همه پس از آن است که یک باری فُوکو را، با آن جثّه‌ی ریز، و سر طاس، و ملایمت در گفتار، شاید در یکی از ماه‌های بهار همان سال، هنگام سخنرانی دیده بوده است، و به دنبال آن روزی در دانشگاه، و شاید در هنگام ورود به، یا خروج از، کتابخانه‌ی اصلی دانشگاه، که لنگرگاه روزانه‌ی فُوکو نیز بود، در حوالی ظهری، با او برخورده بوده است و چند کلامی با هم رد و بدل کرده بوده‌اند در باب ایران و انقلابی که هنوز ردّ آن تازه بود.

انتشارات: دیبایه
زمان انتشار: 1390
تعداد صفحات:

توضیحات تکمیلی

شمارگان

نوبت چاپ

مترجم

طراح

پدیدآورنده

“گفتمان و حقیقت”

تا به حال دیدگاهی ثبت نشده است.