زندگی، خواهر من است و اینک در طغیان به کردار بانان بهاران بر همگان فروباریده. اما آنها با آویزههای سنگین لندلندکنان چون ماران در جوزاران با نزاکت نیش میزنند. آنها بهانههای خود را دارند بی هیچ تردیدی انگیزۀ تو مایۀ خنده است. هنگام صاعقه، چشمها و چمنها بنفشفام میشود و افق، رایحۀ اسپرک مرطوب دارد. در ماه مه در مسیر خط آهن کامی شینسک هنگامی که برنامههای قطارها را میخوانی برنامه باشکوهتر از کتاب مقدس جلوه میکند.