در حال نمایش 2 نتیجه
در این مجموعه کتاب ۴ ترانه از گنجینه ترانه بازیهای ایران را با تصاویری کودکانه برای دنیای قشنگ کودکان آوردهایم…
لیلیلیلی حوضک: ترانهای کوچک که دستهای کوچک را با دستهای بزرگ بازی میدهد.همه انگشتان را میگذاریم. حالا پرندهی قصهی ما توی حوض افتاده و هر انگشت یک چیزی میگوید که ترانه را شاد میکند. سرانجام قصه هم برای من من کله گنده.
اتل متل توتوله: بازیای شاد و آهنگین که کوچکترها را دور هم شاد میکند. چه شادتر که یکی از بزرگترها در میانشان بنشیند و ترانه را بخواند. همه پاهایشان را دراز میکنند و یکی با خواندن ترانهی اتل متل پا به پا جلو میرود تا گاوش را میبرند به هندستون و هاچین واچین یه پاتو ورچین. پاها یکی یکی جمع میشود و هیجان بازی به اوج میرود. تا اینکه فقط یک نفر در بازی میماند که جریمه میشود: باید با همان یک پا دنبال همه کند.
عمو زنجیرباف: بازی شادی که ترانهها و صداهای مختلف آن را شادتر میکند. همه دست به دست هم دور تا دور ترانه میخوانند: زنجیر منو بافتی؟ و اوستای بازی با یک بلهی کشیده جواب میدهد و دوباره به صدای هر جانور که همه با خنده آن را تکرار میکنند: میو میو میو… با هر یک دور بازی همه از توی حلقه رد میشوند و یک دانه زنجیر بافته میشود و دست آخر این که کدام گروه در پاره کردن زنجیر قویتر است.
کلاغپر: نوک انگشتها وسط قالی، همه چشم به دست اوستا دارند، چی پر؟ زود بگو. پرنده هست یا نه؟ گفت غاز پر یا گاز پر؟! هرکسی اشتباه کند از بازی بیرون میرود و دست آخر همه بازنده را تاپ تاپ خمیر میکنند.
جمجمک برگ خزون: یک نفر نخود را از مشت بالایی وارد می کند و نخود مشت به مشت رها می شود تا به مشت پایین برسد. حرکت نخود از مشت بالا به مشت پایین با خواندن شعر و تکان دادن دست ها و شادی و خنده همراه است…
اشتر به چراست در بلندی: یک نفر که ترانه را بلد است اوستای بازی شده و قطعه قطعه بازی را با وصف اندام یک شتر می خواند. بچه ها باید آخر هر قطعه در حالی که ادای آن قسمت از بدن شتر را در می آورند، تکرار کنند، منتها در هر قسمت باید قسمت های قبل را نیز از آخر به اول تکرار کنند. هر کدام از بازیکنان که اشتباه کند، سوخته و از بازی خارج می شود. آخرین نفر مانده برنده بازی است…
گرگم و گله می برم: یکی گرگ می شود و دیگری چوپان. بقیه بچه ها هم بره می شوند و با دو دست کمر چوپان را از عقب گرفته پشت سر هم صف می بندند. رو به روی چوپان هم گرگ می ایستد. بره ها و چوپان از یک سو و گرگ از رو به رو شروع می کنند به رجزخوانی برای همدیگر…
پشک انداختن: بچه ها دور هم می ایستند و یک نفر با خواندن ترانه ای، در هر بخش ترانه با دست به یک نفر اشاره می کند و دور می زند تا ترانه تمام شود. با آخرین کلمه ترانه به هر نفر که اشاره شد او از دور خارج می شود و کار آن قدر ادامه پیدا می کند تا تنها یک نفر بماند و بنابراین نوبت اوست که بازی را به دست گیرد.
تکههای آینهی فرهنگ دیرینهی این سرزمین، که اندک اندک یافته می شود، تصویری بهتر از ایران را به ما نشان میدهد، گیریم که غبار گرفته، ترک دار و موج موج، اما لاجرم جورچینی از هویت ماست: از امروز خود ما، از آن چه بوده ایم، آن چه که میتوانیم باشیم. نشر آن گوشه گوشه حقایق ادبیات این سرزمین را باز مییابد و باز مینمایاند.
کتاب غزل هایی از حافظ قدیمیترین نسخهی یافت شده از شعرهای حافظ شاعر ملی ایران است. این شعرها در ۷۹۱ و ۷۹۲ هجری قمری به دست علا مرندی نوشته شده و بدین ترتیب تنها نسخه یافته شده از زمان زنده بودن شاعر بزرگ است. اصل کتاب در کتابخانهی بادلیان کتابچهای است ساده و بی تصویر با خطی خوب که در سال ۱۳۸۵ توسط دکتر علی فردوسی یافت شده است که از جمله دربرگیرندهی اشعاری است از سید جلال یزدی، حافظ و شاه شجاع.
چاپ دوم غزلهایی از حافظ که در زمان حیات شاعر توسط علا مرندی به ثبت رسیدهاند با کمی تاخیر به دستتان میرسد. نام حافظ، و این که این نخستین بار بود که چنین مجموعهی معتنابهی(قریب به پنجاه غزل) از شعرهای او که متعلق به زمان زندگانی او بودند پیدا شده بود، موجب استقبال از کتاب شد و خبر چاپ آن، بی گزاف، به زبانهای گوناگون در جهان بازتاب یافت.
استاد ایرج افشار، که اشرافاش بر تاریخ و فنون متون بیبدیل است و رفعت شناخت راهبردیاش از تاریخ ادب و فرهنگ در ایران مورد اعتراف همگان، در مقالهی مفصلی با عنوان "بیاض علآ مرندی" نوشت: "انتشار کتاب غزلهای حافظ از زمان حیات شاعر به کوشش دلپذیر علی فردوسی که در انتشارات دیبایه به زیبائی و تازهآوری چاپ شده( ۱۳۸۷) یادآور بخت بلند شاعر جاودانی ما است و برای دوستداران گلبانگ او ارمغانی اتفاقی و استثنائی در تاریخ ادبیات. کدام شاعر نامور قدیم از اقران حافظ و سعدی است که حدود پانصد بیت از سرودهاش بازمانده از روزگار زندگی او باشد."
مهمترین تفاوت این چاپ با چاپ قبلی، چاپ تصویری کل بیاض علا مرندی است. در چاپ قبلی، به جز چند مورد استثنائی آن هم به عنوان نمونه در مقدمه تنها غزلهای حافظ از روی نسخهی علا در کتاب روبروی صورت تایپی غزلها گراور شده بودند، و از دیگر شاعران و مطالب و سخنان خود علا کمتر سندی ارائه شده بود. در این چاپ، اما، کل بیاض علا مرندی، از ابتدا تا انتها، در معرض دید خوانندگان گرامی گذاشته میشود. اکنون شما تمامی بیاض عال را به همان صورتی که در کتابخانهی بادلیان وجود دارد، پیش رو دارید.
امید است که دسترسی به کل بیاض (همانگونه که استاد افشار در نوشتهی یاد شده و آقای دکتر محمود عابدی در نشست هفتگی شهر کتاب مورخ ۱۳ اسفند ماه ۱۳۸۷ به نقل از ضمیمهی اطلاعات ۱۹ اسفند ۱۳۸۷ توصیه کردهاند) جستجوگریها و کنکاشهای بیشتر و دقیقتری را ممکن سازد و اجازه دهد تا گمانهزنیهایی بسا بهتر از آن چه به این فکر رسید، چه در باب علا، چه حافظ، چه دیگرانی که نامشان در این مجموعه آمده است و چه چند و چونی بیاض، مطرح شوند. حداقلاش این است که روایتی کهن، شاید کهنترین، از قریب به پنجاه غزل از جلال عضد یزدی نیز، که علا شعر او را با شعر حافظ کنار هم گذاشته و به این حساب برای او مقام ویژهای در شعر فارسی قائل شده است، در اختیار پژوهندگان شعر قرار میگیرد.